جدول جو
جدول جو

معنی کوه فحم - جستجوی لغت در جدول جو

کوه فحم(کو کَ مَ)
کوهی سیاه که سنگ آن را مکلّس کرده و با وی صابون می سازند، کوه زغال سنگ. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ ضَ)
نام کوهی است. (منتهی الارب) (آنندراج). نام کوهی است. راجز گفت:
نظرت والعین مبینهالتّهم
الی سنا نار وقودها الرّتم
شبّت بأعلی عاندین من اضم.
ابن بری گفت و گاه غیرمنصرف آید، و این بیت نابغه را شاهد آورده:
واحتلت الشرع فالاجراع من اضما.
و در بعض احادیث نام اضم آمده است. (از لسان العرب). کوهی است میان یمامه و ضریه. (از نصر) (از معجم البلدان).
- بطن اضم، در میان ذی خشب و ذی المروه بر سه برید یا منزل از مدینه است. (از امتاع الاسماع ص 356). و رجوع به ص 414 و فهرست تاریخ اسلام شود.
- ذواضم، آبی است میان مکه و یمامه. (از معجم متن اللغه). رجوع به ذواضم و معجم البلدان (ذیل اضم) شود.
- یوم اضم، یکی از جنگهای عرب است. (از معجم البلدان). رجوع به یوم شود
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
نام کوهی بمکه و آن یکی از اخشبان است، و بر قعیقعان مشرف است و آنرا در جاهلیت اعرف میگفتند. (مراصد)
لغت نامه دهخدا
(مَ مِ)
مرکبی که محملی سنگین و بزرگ همچون کوه راحمل تواند کرد: آهن سم، فولادرگ، صاعقه انگیز، صرصرتک، عفریت دل، کوه محمل. (سندبادنامه ص 252)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
کوهی است در عدنه، از آنجا تا نقرۀ بنی مره بن عوف بن کعب یک روز راه است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(عَ لَ)
کوه فردیست در مشرق حاجر و موسوم به أبان است و دارای نخل و وادی است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
نام کوهی است نزدیک به مکۀ معظمه. (برهان). نام کوهی است نزدیک مکۀ معظمه که به تازی جبل الرحمه خوانند. (آنندراج). و رجوع به جبل الرحمه شود
لغت نامه دهخدا
نام کوهی و ناحیتی به هرسین. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(هَِ رَ مَ)
نام کوههای کوچکی بوده است بکاظمیه. (از جوالیقی ص 131)
لغت نامه دهخدا
کند فهم کم هوش کور دل: مدار چشم ازین کور باطنان انصاف که گشته است بعنقا هم آشیان انصاف. (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار
فولاد رگ، صاعقه انگیز، مرکبی که محملی سنگین و بزرگ همچون کوه را حمل تواند کرد
فرهنگ لغت هوشیار